یمیا بیشتر از اینکه گه تو این زندگی
گه تو زندگی ای که توش تکلیفت نامشخصه
اون سالی که بابام مریض بود خیلی چرت بود
حرفای همه
کارای بابا
اتفاقایی که میفتاد
خبر مشخصی رو به ادم نمیداد
تا اینکه اخر اردیبهشت خبر مشخصی داده شد
مُرد
راحت
من یه خبر مشخص میخوام
پ ن:خدا منو بکشه که دیگ اینقدر انفاقای گذشته رو ب یاد نیارم و هی مقایسه نکنم
این نسیان است که به زمان توانایی گذشتن میدهد
اینکه ,تو ,منو ,بکشه ,دیگ ,خدا ,خدا منو ,ن خدا ,منو بکشه ,بکشه که ,دیگ اینقدر
درباره این سایت